بهترین عکس من: دوین میچلس
بهترین عکس من: دوین میچلس | آثار دوین میچلس ، نوعی استفاده نوآورانه از مجموعه عکس های متوالی است که اغلب با متن همراه می شود تا به بررسی احساسات و فلسفه بپردازد. او در طول دوران فعالیت حرفه ای خود، پرتره هایی از هنرمندان با نفوذی همچون اندی وارهول، رنه ماگریت و مارسل دوشان به تصویر کشید.
بهترین عکس من: دوین میچلس | به گزارش آتلیه اثرهنری به نقل از مجله نوریاتو(ترجمه اختصاصی)، دیون میچلس در مصاحبه ای با گاردین از بهترین عکس خود می گوید:
در سال ۱۹۹۹ نشریه وگ در فرانسه این درخواست را از من داشت تا ببینم آیا می توانم یکی از ویژگی های فیزیک کوانتومی را برای یک موضوع علمی خاص به تصویر بکشم یا خیر. من همیشه علاقه مند به فیزیک هستم و دوست دارم سوژه هایی را که به نظر غیرقابل عکاسی می آیند، به ثبت برسانم. ترجیح می دهم تا به جای اینکه به دنبال واقعیت ها باشم به عمق یک سوژه بروم و در آن جستجو کنم. بنابراین این پروژه را قبول کردم.
زمانیکه در دهه ۱۹۴۰ در پنسیلوانیا به مدرسه می رفتم، معلم علوم ما، آقای دانلپ به ما آموخت که اتم ها الکترون، نوترون و پروتون دارند و تقریبا هم همین بود. اما بعد از جنگ جهانی دوم، با توسعه و پیشرفت پر سرعت علوم، ذرات کوچکتری کشف شد: میون ها، کوارک ها، گلوئون ها و بوزون ها.
کمی بعد ورنر هایزنبرگ یکی از پیشگامان فیزیک کوانتومی این چالش را مطرح کرد که شما نمی توانید با هیچ اطمینانی سرعت یا موقعیت یک ذره را پیش بینی کنید، آنها در یک بی نظمی کامل در تعامل با یکدیگر هستند. این کشف باعث انقلابی در فیزیک شد و انیشتین را تحریک کرد تا در مقابل بگوید نمی تواند باور داشته باشد که خدا بی هیچ نظمی و از روی تصادف جهان را اداره کرده است. این مفهوم که تجلی بنیادی انرژی بر اساس یک بی نظمی است، باعث شد تا اساس بسیاری از نظریه ها به چالش کشیده شود. همیشه با خود فکر می کنم چگونه کسی می تواند به این موضوع کنجکاو نباشد؟
در سفری که به انگلستان داشتم تا در انجمن علمی عکاسی شرکت کنم، آینه ای محدب از یک عتیقه فروشی خریدم. از اعوجاج هایی که این آینه خلق می کرد، بسیار هیجان زده بودم. برای همین آن را به هر زحمتی که بود، به آمریکا آوردم. کسانی که در آن پرواز بودند، شاید با خودشان فکر کرده اند من چه شخص خودبینی هستم که با خود چنین آینه بزرگی را همه جا حمل می کنم.
فکر می کردم که می توانم اصل عدم قطعیت هایزنبرگ را با آینه نشان دهم. آینه ای که همه چیز را به گونه ای دیگر نشان می داد. وقتی مدل من کمی حرکت می کرد، تصویرش کاملا تغییر می کرد. عجیب بود. گویی تصویر در آینه مایع بود. به شدت هیجان زده بودم. به نظر می رسید همان طور که من به او نگاه می کردم، انرژی اش در مقابل چشمان من، در حال رشد و ارتعاش بود. البته، ما نمی توانیم تغییر وضعیت انرژی را در این سطح ببینیم اما دیدن تمام حالت های چهره، تجربه شگفت انگیزی بود.
با این آینه مجموعه عکسی تهیه کردم و نام آن را آینه جادوییِ عدم قطعیت دکتر هایزنبرگ گذاشتم. در این تصاویر، لب های مدل بزرگتر می شود، چشمانش گشاد می شوند و در آخرین تصویر زمانی که به او گفتم به دوربین نگاه کند، فقط گونه اش در تصویر ظاهر می شود. گویی اصلا چهره ای وجود ندارد.
دوین میچلس
تولد: پنسیلوانیا، آمریکا ۱۹۳۲
دانش آموخته: عکاسی را به صورت خودآموز فراگرفته است.
تحت تاثیر: رنه ماگریت، جورجو د کیریکو، بالتوس
بهترین دستاورد: من همیشه خوش شانس بوده ام. این توانایی را دارم تا خود را با ویژگی های خاص خودم ابراز کنم. به هیچ کسی مدیون نیستم.
بدترین دستاورد: تاکنون دستاورد بدی نداشته ام.
توصیه کلیدی: سعی نکنید هنرمند باشید. چیزی را درون خودتان پیدا کنید که باید به نمایش گذاشته شود. ممکن است با این روش به هنر واقعی دست یابید.
بازدیدها: 13
آخرین دیدگاهها