گزارهنویسی عکس
آتلیه اثرهنری : انتخاب عنوان برای عکس، شرح عکس و به خصوص نوشتن استیتمنت و عکسنگاره از بحثهای جدی جامعه عکاسی است که این روزها با پیچیدگی و تشتت نظرات اهل فن، گاهی بیشتر باعث سردرگمی جوانترها میشود. شبکههای گسترده اجتماعی و اینترنتی سهل الوصول هم الگوهایی ارائه کردهاند که ممکن است با معنای ذاتی این مهم مغایرت ماهوی داشته باشد. چنانچه بعضی از رسانههای مجازی به شکلی طراحی شدهاند که از نظر فنی و یا عرف، اشتراک مطالب در آنها بدون همراهی تصویر میسر نیست و در نتیجه همنشینیهای تازهای از عکس و متن در این رسانهها رواج پیدا کرده است که با جان هنر عکاسی همخوانی ندارد. عدهای آن را به کلی نفی میکنند و عدهای چنان اعتبار بیبدیلی برای آن قائل میشوند که عملاً اثر عکاسی را به اثری وابسته و برایند ذهنی این عبارت تبدیل میکنند. گروهی آن را دوقلوهای توامان میدانند که با هویتی مستقل باید همواره، با دلیل و بیدلیل، کنار هم و همخانه و همسایه باشند. تا جایی که برخی نشریات و سایتهای تخصصی در این موضوع رویهای ثابت و اجباری دارند و عدهای از عکاسان را باید در انتخاب عنوان و گزارهنویسی صاحب سبک دانست.
به هر حال باید پذیرفت بخش اصلی تفکر با اتکا به کلمه و کلمات ذهنی، بالغ میشود و عکس هم مثل هر فعالیت متعالی بشری مستثنی از تفکر و تعمق نیست. عکس همیشه با انتخاب (که بیان ناگزیر دیگری است از حذف غیر) شکل میگیرد. استفاده از عکس ذاتاً به معنی حذف صدا و بو و نسیم و عمق و… و گاهی حتی رنگ است. انتخاب قاب مساوی است با حذف همه آنچه خارج از قاب است. هر عکس تاکید بر یک زاویه دید و یک لحظه ویژهای است که همه امکانهای دیگر را حذف میکند. بدیهی است این مدیا گاهی نیاز به ابزار تکمیلی دارد. این ابزار تکمیلی میتواند ترتیب نمایش، صدای موسیقی در سالن نمایش، عناصر کمکی و چیدمان و… و یا کلام و عبارات افزوده باشد. استیتمنت میتواند با گشودن پنجرهای به سمت جهان درونی هنرمند، ارزش آفرین باشد و یا به خطا؛ بیننده را در دامی تازه و گمراهکننده گرفتار کند. به نظر میرسد جای این بحث همچنان باز است اما خلاصه زیر ممکن است برای علاقهمندان مفید باشد.
استیتمنت و عنوان برای عکس ممکن است به چند منظور و یا به دلایل مختلفی انتخاب و نوشته شود:
1ـ توضیح در مورد اطلاعات لازمی که در محدوده عکس قابل انتقال نیست. مثل اشاره به اطلاعات تاریخی، جغرافیایی، اسامی اشخاص و جایها، وقایع حاشیهای و…
2ـ اطلاعاتی که ممکن است با مرور زمان و یا در فرهنگهای دیگر قابل دریافت نباشند. مثل اسامی افراد سرشناس داخل عکس، نمادهای ناشناس، کلید تصویرها و کنایههای اختصاصی هنرمند، رسوم و آئین مرتبط با موضوع عکس، مقدمات خبری، وقایع تاریخی و اجتماعی مرتبط و…
3ـ توصیف عکس، تعابیر طنازانه، ابرازهای عمیق عاطفی و تداعیهای جذاب و… به شکلی که صمیمیت، باورپذیری، تاثیر و یا به خاطرسپاری عکس را سادهتر کند.
4ـ جلب توجه به نکتهای که ممکن است از دید مخاطب دور بماند و یا اهمیت کافی پیدا نکند. مثل نام بردن از اتفاق یا قسمتی از تصویر، ظرائف و روابط چند عنصر داخل عکس، اشارات، تکنیکهای پنهان و…
5ـ برای تاکید بیشتر در مواردی که ممکن است حتی کاملاً در معرض توجه مخاطب باشد. این تاکیدات گاهی به ظاهر؛ گفتن واضحات مینماید اما میتواند تاثیر عکس و حس عکاس را بیشتر از معمول منتقل کند. این مورد میتواند شامل هر یک از عناصر درونی و بیرونی تصویر باشد.
6ـ تعابیر و زمینههای فکری در یک عکس که الزاماً جز با کلام قابل بیان نیست. مثل پیشینههای فکری عکاس، سلسله مراتب آگاهی عکاس برای خلق اثر، تفکرات و فلسفهای که منجر به جهانبینی عکاس در عکس میشود، اهداف اجتماعی و هنری و…
7ـ داستان عکس و یا تک عکسهای مجموعه در گزارشات روایی و تصویری اعم از شرح داستان، گفتگوها و مکالمات درون عکس، توضیح ماجرا، مقدمات و موخرات و…
8ـ عباراتی که به تحریک و افزایش قوه تخیل مخاطب و یا تأویلپذیری هنرمندانه اثر کمک میکند.
9ـ پاسخ به سئوالاتی مثل چه وقت؟ چه کسی؟ چه چیزی؟ کجا؟ چرا؟ چگونه؟
10ـ گاهی حتی عبارت “بدون عنوان” خود عنوان و عکس نگارهای کافی و گویاست.
اما در نوشتن استیتمنت پرهیز از موارد زیر توصیه میشود:
1ـ نوشتن استیتمنت، ضرورت اجتنابناپذیر نیست. اگرچه در صورت کمک به ارتقاء ارزش هنری و بیانی عکس، غیرقابل حذف خواهد بود. همانطور که به توانائی عکسنگاری فکر میکنید، در جذابیت و کارکردهای آن زیاده روی نکنید.
2ـ نمیتوان به بهانه ناتوانی از نوشتن استیتمنت و یا انتخاب عنوان، لزوم آن را نفی کرد.
3ـ گزارهها و جملات نامفهوم، بیش از حد طولانی و یا پیچیده ننویسید. همیشه پیچیدگی و نامفهومی نوشتهها مساوی عمق اثر و یا نشانه دانائی نویسنده نیست.
4ـ فراموش نکنید که استیتمنت ترجمه ساده کلامی از یک منبع و مرجع تصویری نیست. همانطور که یک عکس کامل، صرفاً کاربردی تزئینی برای یک نوشته و تصویرسازی ساده و حاشیهای برای جملات حکمتآموز و فلسفی و… نخواهد بود. عکس یک رسانه مستقل است و جز درصورت نیاز احتیاجی به نوشته ندارد.
5ـ هر جمله و شعر زیبائی نمیتواند الزاماً عنوان و عکس نگارهای جذاب باشد.
6ـ از نوشتن عبارات اغراقآمیز و نچسبی که ظاهری عمیق دارند اما در واقع همتراز شکل و محتوای عکس نیستند خودداری کنید. وجاهت صفت و موصوف باید برای مخاطب باورپذیر باشد.
7ـ جملات احساسی و شاعرانه که معنایی مستقل از عکس دارند در واقع گزارهای موازی محسوب میشوند و گاهی با جلب توجه بیش از حد، اعتبار خالص عکس را خدشهدار میکنند.
8ـ نباید عکس نوشته جذابیت گره اصلی و روابط دست یافتنی اثر را که کشف آن توسط مخاطب میتواند لذت بخش باشد، زایل کند.
9ـ شرح بیفایده واضحات، احساسات رقیق سطحی، شعارهای تند نامربوط و… انتخاب درستی برای عکس نوشته نیست.
10ـ خودستایی و عالم نمایی نکنید.
11ـ بعد از خلق اثر، هنرمند عکاس هم مخاطبی است مثل مخاطبهای دیگر. به عبارتی برداشت دیگر مخاطبان (حتی اگر مغایر تعبیر و تفسیر اولیه عکاس باشد) در اندازه خود معتبر خواهد بود. بنابراین نباید عکس نوشته به جای مخاطب تصمیمگیری کند. استیتمنت به مخاطب کمک میکند که فهم درست، عمیق و وسیعی از اثر و هنرمند داشته باشد نه این که الزاماً به نظر منجمد عکس نوشته محدود شود.
12ـ نباید از عباراتی استفاده کرد که عکسهای تأویلپذیر را به گزارهای خبری و ساده تبدیل کند و یا شرح چنان گویا و کامل باشد که لزوم استفاده از عکس مورد تردید قرار گیرد.
البته انتظار نمیرود این رویه و رای شخصی، اصلی ثابت و مورد پذیرش همه عکاسان باشد. اما میتواند لزوم تصمیمگیری در مورد چگونگی انتخاب عنوان و نوشتن گزارهها را برای آثار تصویری یادآوری کند.
منبع
بازدیدها: 9
آخرین دیدگاهها