بررسی تاریخ گروه f/64
بررسی تاریخ گروه f/64
بررسی تاریخ گروه f/64 | آتلیه اثرهنری به نقل از نوریاتو: سال ۱۹۶۷ بود که یک عکاس به نام مری استریت آلیندر برای یک کارگاه با حضور ۴ نفر از اعضای اصلی گروه f/64 معروف یعنی آنسل آدامز، ایموجن کانینگهام، برت وستون و ویلارد ون دایک به دانشگاه اورگون مراجعه کرد. این تجربه زندگی او را تغییر داد و تا آخر عمر آنسل آدامز برای او کار کرد. او دستیار نویسنده کتاب پرفروش “اتوبیوگرافی آنسل آدامز” بود و بعدا یک بیوگرافی هم نوشت. در جریان این کار او با گروه f/64 آشنا شد و خودش را در تاریخ عکاسی جای داد.
او کتاب “گروه f/64” را منتشر کرد که اولین تاریخچه جامع این گروه بود. این پروژه ۱۶ سال به طول انجامید و باعث شد نتیجه کار یک کتاب کاملا تحقیقاتی باشد که چرخه زندگی یکی از مشهورترین گروههای تاریخ عکاسی را به خوبی نشان دهد. داستان مبارزه این گروه در زمان رکود بزرگ برای زنده نگه داشتن عکاسی، در سال ۲۰۱۴ داستان خوبی به نظر میرسید که مری استریت مجبور بود آن را تعریف کند.
تحقیقات و نوشتن کتاب “گروه f/64” شانزده سال طول کشید. این زمان دو برابر بیشتر از طول عمر خود گروه است
مری استریت آلیندر میگوید: “متوجه شدم چنین موقعیتی که بتوانم داستانی را بگویم که هیچکس توانایی آن را نداشته باشد خیلی کم پیش میآید. اگر من این داستان را نمیگفتم ممکن بود هیچوقت گفته نشود زیرا کسی که چنین افرادی را بشناسد و با آنها کار کند حرفهای زیادی برای گفتن دارد.”
همه این قضایا در یک مهمانی در سال ۱۹۳۲ آغاز شد. زمانی که آدامز، ادوارد وستون، کانینگهام و ون دایک به همراه چند دوست دیگر، در مزرعهای در اوکلند دور هم جمع شدند. آنها یکدیگر را از طریق لوکیشن عکاسی منطقه خلیج میشناختند و دوستان مشترکی مانند آلبرت بلندر داشتند و میخواستند یک شب را با نوشیدن الکل غلات غیرقانونی بگذرانند. آن شب همه آنها به یک انجمن نیاز داشتند و متوجه شدند که هدف مشترکی دارند: یک علاقه جاهطلبانه برای پیشرفت کاری و مبارزه با قدرت عکاسی تصویرگرایانه.
تصویرگرایی سبک قالب آن زمان بود. ادوارد وستون و همگروههای او به چیزی که عکاسی خالص مینامیدند باور داشتند: تصاویری که با لنزهای شارپ گرفته میشد، روی کاغذ گلاسه چاپ میشد و برای اینکه تمام تصویر وضوح بالایی داشته باشد از لنزهایی با عمق میدان بالا استفاده میکردند. آنها میخواستند از تمام قدرت عکاسی استفاده کنند تا تصاویری خلق کنند که بیننده را با بافت، ترکیت محدوده تونال و نور خودش شگفتزده کند. در واقع آنها مدرنیستهای آن زمان بودند.
در تصویرگرایی عکاسها از لنزهای فوکوس نرم و کاغذهای نرم استفاده میکردند تا تصاویری که میگیرند مانند نقاشی به نظر برسد.
در این زمان برخی هنرمندان آوانگارد اروپایی نیز این روش را در پیش گرفته بودند: آثار آوژن آتژه در ساحل شرقی پس از مرگش شناخته شدند و واکر اوانس نیز در حال کار روی سبک خالص خودش بود. اما در کالیفرنیا این ایدهها خیلی انقلابی بودند. زمان زیادی طول میکشید تا ایدهها و اطلاعات منتشر شوند. خانم الیندر در این باره میگوید: “سال ۱۹۳۲ مردم از هواپیما استفاده نمیکردند، بلکه از قطار برای سفر استفاده میکردند و همین موضوع یک هفته طول میکشید.”
این هنرمندان تازه برخواسته که به اندازه کافی از جامعه جدا شده بودند، با هم یک گروه تشکیل دادند و امید داشتند با هم قدرت کافی داشته باشند. این کار با شروع رکود بزرگ در آمریکا همزمان بود و آنها باید تمام تلاش خودشان را میکردند تا موفق شوند. چند روز پس از انتخاب یک اسم خوب برای گروهشان، آدامز برای این گروه یک نمایشگاه در موزه دیونگ سان فرانسیسکو برگزار کرد. محل برگزاری این نمایشگاه نشان از جاهطلبی اعضای این گروه دارد.
گروه f/64 قبل از تشکیل گروه تا زمان جدایی اجتنابپذیرشان چندین نمایشگاه برگزار کردند. طبق گفته مری آلیندر ادوارد وستون استاد گروه بود و آدامز و ون دایک نیز مبلغین و مستندسازهای اصلی گروه بودند. کانینگهام نیز پس از ادوارد وستون مشهورترین عضو بود و عضویت او در این گروه به همراه آلما لونسون، سونیا نازکوویاک، کنسئولو کاناگا و دوروتی لنگ، گروه f/64 را تبدیل به برابریخواهترین گروه موجود کرد.
فهرست این افراد چندین بار تغییر کرد اما حضور هنرمندان زن همیشه در آن احساس میشد. اعضای گروه برای تبلیغ آثارشان گالریهایی در اوکلند و سان فرانسیسکو افتتاح کردند تا آثار خودشان را تبلیغ کنند، نمایشگاه و کارگاه برگزار کردند و هر زمان که برای تجهیزات پول داشتند به عکاسی بپردازند. آنها برای نشریاتی مانند Camera Craft مقالههای زیادی نوشتند و در آن فلسفه خودشان را شرح میدادند و عکسهایشان را به رخ دشمنان تصویرگرایی که داشتند میکشیدند. همچنین یک رقابت طبیعی با آلفرد اشتیگلیتز هم شکل گرفت. اینجا بود که گروه درگیر داستانهای متفاوتی شد. همه این داستانها از زمانی شروع شد که ادوارد وستون با لباس زنانه به جای شخصیتی به اسم تاباسکو رقصید و به پیروانش یاد داد چطور خودشان را به شکل زن درآورند.
خانم آلیندر به یاد دارد که سیاستهای این گروه نسبت به زنان خیلی جلوتر از زمان خودش بود اما در موارد دیگر سیاستهای آنها خیلی قدیمی بود. او میگوید: “برای من، به عنوان یک زن دیدن این مشکلات خیلی سخت است. ایموژن هم همین حس را داشت. او احساس میکرد این اتفاقات خیلی منزجرکننده هستند.”
سال ۱۹۴۰ بود که گروه در حال از هم پاشیدن بود، زیرا برخی از هنرمندان به قدرت عکاسی برای ثبت درد و رنج و ایجاد تفاوت در دنیا ایمان داشتند. (دیدگاه اولیه گروه f/64 غیرسیاسی بود.) اعضای باقیمانده هم به نیویورک و لسآنجلس رفتند و پویایی گروه هم امکان دنبال کردن رویاهای شخصی را به آنها میداد. این تلاشهای جمعی گروه f/64 بود که کمک کرد عکاسی خالص خلق شود و برای بیش از یک نسل به عنوان نیروی قالب دنیای عکاسی باقی بماند.
خانم آلیندر امیدوار است که گروه f/64 در بین مردم قرن ۲۱ دوباره زنده شود. او میگوید آموزش از طریق تجربه خیلی با ارزش است و امیدوار است نوشتههای او الهامبخش خوانندههایش باشد.
او میگوید: “بیشتر این افرادی که من درباره آنها مینویسم زندگی آسانی نداشتهاند، اما هیچوقت تسلیم نشدهاند. آنها با وجود تمام سختیها چیزی که باعث خوشحالیشان میشد را دنبال میکردند و تقریبا برای هیچکدام از آنها نیز پولی دریافت نکردند. اما مجبور بودند این کار را انجام دهند که این کار ارزش خیلی زیادی دارد.”
بازدیدها: 57
آخرین دیدگاهها